پسرک توی تاکسی یک شکلات درآورد و خورد و بعد یکی دیگه و پشت بندش یکی دیگه
مردی که کنارش نشسته بود گفت : این همه شکلات بر دندونات مضره
پسرک جواب داد : بابابزرگم ۱۳۵سال عمر کرد ، مرد گفت : باخوردن شکلات ؟
گفت : نه بابابزرگم فقط سرش تو کار خودش بود نه دیگران ! 